نان هم نیست و این دانش آموزان گرسنه به مدرسه میروند!
روزنامه شرق در گفت و گویی با «روناک رستمی»، فعال اجتماعی و عضو مؤسسه خیریه حامیان، نوشت: بیشترین مشکلات آموزشی متوجه کودکان روستاها و عشایر است. در بسیاری از مناطق کشور، برای پنج یا شش روستا فقط یک...
روزنامه شرق در گفت و گویی با «روناک رستمی»، فعال اجتماعی و عضو مؤسسه خیریه حامیان، نوشت:
بیشترین مشکلات آموزشی متوجه کودکان روستاها و عشایر است. در بسیاری از مناطق کشور، برای پنج یا شش روستا فقط یک مدرسه وجود دارد؛ مدرسهای که ممکن است کانکسی یا چادری باشد. اگر تعداد دانشآموزان بیشتر باشد، دولت اقدام به ساخت مدرسه کرده است. اما در هر دو حالت، پراکندگی جمعیت باعث میشود کودکان هر روز مسیر طولانی و دشواری را طی کنند تا به کلاس درس برسند». به گفته او، زندگی در کوهستان و فاصله با محل تدریس فرصتی برای صبحانه خوردنشان باقی نمیگذارد: «بسیاری از این کودکان در مناطق کوهستانی زندگی میکنند. آنها ناچارند از ساعت شش صبح یا زودتر از خانه خارج شوند، بدون آنکه صبحانهای کامل خورده باشند. قوت غالبشان تکهای نان خشک و کمی کشک است که در جیب میگذارند و در راه مدرسه میخورند. مسافت طیشده برای رسیدن به مدرسه از ۲۰ دقیقه تا یک ساعت و نیم متغیر است.
در استان خوزستان، مدارسی همچون دارَک، معاد و توحید طی سال گذشته با حمایت خیرین توانستند هر روز برای دانشآموزان صبحانه فراهم کنند. این طرح با تلاش گروهی از نیکوکاران اجرا شد و نتایج آن چشمگیر بود: پیشرفت تحصیلی محسوس، افزایش تمرکز دانشآموزان و بهبود وضعیت جسمی آنها. با این حال، هنوز تعدادی از دانشآموزان از مسیرهای دورتر میآیند. این کودکان به دلیل دیررسیدن، عملا صبحانه را از دست میدهند و فقط میانوعدهای برایشان در نظر گرفته میشود». او با اشاره به وجود این بحران در استان سیستانوبلوچستان نیز میگوید: «بخش زیادی از کودکان در استانهای سیستانوبلوچستان و خوزستان به دلیل سوءتغذیه با دلدرد، معدهدرد و ضعف عمومی مواجهاند؛ مشکلاتی که مانع استفاده مؤثر از زمان کلاس میشود. در بسیاری از روستاها هیچ بقالی یا نانوایی وجود ندارد و معلمان برای تهیه مواد غذایی ناچارند تا شهر بروند.
یکی از بزرگترین چالشها در اجرای طرح صبحانه در سیستانوبلوچستان، کمبود نان است: به دلیل قاچاق آرد به آن سوی مرز، سهمیه نانواییها محدود شده و صفهای طویلی مقابل آنها شکل میگیرد. در منطقه زابل و دوستمحمد، گاه معلمان باید دو تا سه ساعت در صف نانوایی بایستند؛ امری که عملا غیرممکن است، چراکه آنها باید ساعت هشت صبح سر کلاس حاضر باشند. از نمونههای موفق از این تلاشها در خوزستان دیده میشود؛ جایی که خانم «نرگس عبداللهی» توانسته با پیگیری و تلاش شخصی، برای حدود ۳۰ مدرسه هر روز صبحانه متنوع و سالم تهیه کند. او تلاش میکند برنامه غذایی دانشآموزان از یکنواختی خارج شود: یک روز عدسی، روز دیگر تخممرغ پخته و روز بعد میوه به همراه نان. بررسیهای انجامشده نشان دادهاند این برنامه تغذیهای تأثیر قابل توجهی بر رشد قد و وزن و نیز کیفیت یادگیری دانشآموزان داشته است.
دولت از دو سال پیش اعلام کرد طرح صبحانه در مدارس را اجرا خواهد کرد. اما از میان حدود ۲۰۰ مدرسه تحت پوشش گروههای مردمی، فقط یک مدرسه در کرمان موفق شد دو هفته در میان چند بطری شیر دریافت کند. به دلیل نبود برق و یخچال، شیرها فاسد شد و عملا این طرح به شکست انجامید». بخشی از کار بر عهده معلمان است و آنها با توجه به شرایطشان، تمایل چندانی به این کار ندارند: «یکی دیگر از مشکلات جدی، بیمیلی برخی معلمان به همکاری در طرح صبحانه است. آنها معتقدند خرید مواد غذایی، رفتوآمد تا شهر و شستوشوی وسایل صبحانه کاری فراتر از توان و وظایفشان است. آنها میگویند حقوقمان کمتر از آن است که بخواهیم اضافهکاری کنیم». به گفته این فعال اجتماعی معضل اصلی دانشآموزان روستایی و عشایر، ترکیبی از دوری از مدرسه و کمبود مواد غذایی است؛ مشکلی که نهتنها بر یادگیری، بلکه بر سلامت جسمی و روانی کودکان اثر مستقیم دارد. در حالی که نمونههای موفق حمایت خیرین نشان میدهد یک وعده صبحانه سالم میتواند کیفیت آموزش را دگرگون کند، نبود برنامهریزی دقیق و حمایت کافی از سوی دولت، همچنان آینده تحصیلی هزاران کودک را با تهدید مواجه کرده است.