مجله اطلاعات نیوز مجله اطلاعات نیوز
مجله اطلاعات نیوز مجله اطلاعات نیوز
  • اینستاگرام
  • ارتباط با ما
  • درباره ما
  • 404
  • به زودی​
  • اقتصاد
  • تیتر یک
  • جامعه
  • جهان
  • سیاست
  • فرهنگ و هنر
  • گزارش و تحلیل
  • ورزش
  • چند رسانه ای
    • عکس
    • فیلم
  • یادداشت
مجله اطلاعات نیوز مجله اطلاعات نیوز
مجله اطلاعات نیوز مجله اطلاعات نیوز
  • اینستاگرام
  • ارتباط با ما
  • درباره ما
  • 404
  • به زودی​
  • اقتصاد
  • تیتر یک
  • جامعه
  • جهان
  • سیاست
  • فرهنگ و هنر
  • گزارش و تحلیل
  • ورزش
  • چند رسانه ای
    • عکس
    • فیلم
  • یادداشت
مدارس سمپاد یا تیزهوشان؛ تربیت مناسب برای دانش‌آموزان مستعد چیست؟

مدارس سمپاد یا تیزهوشان؛ تربیت مناسب برای دانش‌آموزان مستعد چیست؟

محمدحسن ابوالحسنی در روزنامه اعتماد نوشت: سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان (سمپاد) متولی مدارسی در سطح کشور است که برای دانش‌آموزان مستعد و باهوش، امکانات و آموزش مخصوص فراهم می‌آورد؛ مدارسی که...

کد خبر :35228 1404-05-26
چاپ
3 بازدیدها
0 نظر

محمدحسن ابوالحسنی در روزنامه اعتماد نوشت:

سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان (سمپاد) متولی مدارسی در سطح کشور است که برای دانش‌آموزان مستعد و باهوش، امکانات و آموزش مخصوص فراهم می‌آورد؛ مدارسی که میان مردم به «مدرسه تیزهوشان» موسوم است. احتمالا در هر شهر بزرگ و متوسط ایران، حداقل یک جفت از این مدارس (یکی برای پسران و دیگری برای دختران) وجود دارد. اندیشیدن به سرشت و وضعیت این مدارس، در واقع اندیشیدن به نخبه‌گرایی و تفکیک آموزشی در کشور است. نگارنده این یادداشت، خود سال‌های نسبتا طولانی در این مدارس تحصیل کرده و اکنون با فاصله گرفتن از آن زمان، تجربیات خود را مورد بازبینی قرار می‌دهد.

من از سال ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۷ در یکی از مدارس تیزهوشان تحصیل کردم. هر ساله، مدرسه به‌طور معمول ظرفیت پذیرش ۶۰ دانش‌آموز برای مقطع اول راهنمایی را داشت، اما در سال ورود ما این رقم به ۹۰ نفر افزایش یافت. همچنین در ابتدای سال دوم نیز ۳۵ نفر به جمع ما افزوده شدند و بدین‌ترتیب حدود ۱۲۵ نفر (یعنی دو برابر رقم اولیه و معمول) به تحصیل در یک مقطع ادامه دادند. پیداست که حضور این همه دانش‌آموز در یک مقطع و شلوغ شدن کلاس‌ها به کاهش کیفیت آموزش انجامید. احتمالا متولیان پذیرش، قصد داشتند امکان تحصیل در این مدرسه را برای عده بیشتری  فراهم کنند، اما فکر می‌کنم نتیجه  چندان خوشایند نبود و هیچ‌کس در نهایت نتوانست از آموزش استاندارد و طبیعی این مدارس برخوردار شود. در نهایت فقط تعداد افرادی که خود را تیزهوش می‌دانستند بیشتر شده بود. فارغ از این جنبه‌های آماری و کمی، جنبه‌های کیفی آموزش نیز در طول چندین سال تغییر زیادی کرد.

مدارس سمپاد به‌طور معمول کارگاه‌های دو یا چند روزه‌ای را برگزار می‌کردند که درباره علوم پایه بود مثل شیمی، فیزیک، ریاضی و زیست‌شناسی. این کارگاه‌ها که  در سطح داخل مدرسه، استانی یا کشوری برگزار می‌شدند به «کارسوق» موسوم بودند. حضور در این کارسوق‌ها از بهترین تجربیات دانش‌آموزان بود که آن‌ها را به علوم پایه علاقه‌مند کرده و مفاهیم را در میدان عمل به آن‌ها می‌آموخت. در سال اول تعداد زیادی از این کارسوق‌ها برگزار شد، اما به تدریج از تعداد آن‌ها کاسته شده به‌طوری که در انتهای دوران تحصیل دیگر خبری از کارسوق نبود. البته آن‌چه تقریبا ناپدید شده بود، کارسوق‌های استانی و کشوری بود ولی کارسوق‌های درون مدرسه گاهی و به ندرت برگزار می‌شد.

همچنین اردوهای آموزشی در ابتدا نسبتا زیاد بود؛ اولین‌باری که من آسمان پرستاره را در شب دیدم در یکی از همین اردوهای آموزشی نجوم بود. فکر می‌کنم تعداد این اردوها نیز بسیار کاهش یافته و با فواصل طولانی برگزار شد. باید ذکر کرد که اردوها و کارگاه‌های این‌چنینی در نوع خود واقعا کم‌نظیر و پیشگام بودند و درباره موضوعاتی برگزار می‌شدند که معمولا در سطح دانشگاه باید دنبالشان می‌گشتیم. مثلا اواخر دبیرستان در یک کارگاه راجع به علوم اعصاب شناختی شرکت کردیم، موضوعی که یک دانش‌آموز دبیرستان به‌طور طبیعی به دنبال آن نمی‌رود!

مزیت مهم دیگری که مدرسه تیزهوشان داشت، کتاب‌های تکمیلی آن بود. این کتاب‌ها را از اول راهنمایی تا اول دبیرستان داشتیم، و تعداد و موضوع آن‌ها در هر سال متفاوت بود اما فکر می‌کنم هر سال کتاب تکمیلی ریاضی وجود داشت. در بعضی سال‌ها کتاب تکمیلی زیست‌شناسی، شیمی، فیزیک و کامپیوتر هم داشتیم. احتمالا غنی‌ترین سال از این لحاظ باز هم سال اول راهنمایی بود. در سال اول، تمامی کتاب‌ها رنگی و چشم‌نواز بودند، اما در سال دوم به جزوه‌های سیاه و سفیدی تبدیل شدند که با بی‌میلی آن‌ها را باز می‌کردیم. در حالی که در مدارس معمولی یک کتاب واحد برای علوم تجربی تدریس می‌شد. ما علاوه بر آن، برای هر یک از موضوعات فیزیک، شیمی و زیست‌شناسی، کتاب تکمیلی مجزایی داشتیم که آموزش‌های گسترده‌تر و پیچیده‌تری را فراهم می‌کرد.

دیگر مزیت مدرسه تیزهوشان، آزمایشگاه‌های شیمی و فیزیک و کارگاه کامپیوتر بود که گاهی اوقات از آن‌ها استفاده می‌کردیم. میزان مراجعه ما به این آزمایشگاه‌ها بستگی به ابتکار معلم درس داشت و در برخی سال‌ها کم بود و در برخی دیگر زیاد. البته فکر می‌کنم چیزی به نام لابراتوار زبان هم وجود داشت که با آمدن ما درش را بستند و هرگز نفهمیدیم چطور چیزی است.

یکی از تجربیات مشترک بعضی از سمپادی‌ها شرکت در المپیادهای دانش‌آموزی است، المپیادهایی که نیازمند مطالعه فشرده و برنامه‌ریزی خاص هستند و به همین دلیل برخی دانش‌آموزان هرگز به آن نزدیک نمی‌شوند.

مطمئن نیستم که اکنون کدام یک از این امکانات در مدارس سمپاد هنوز وجود دارد اما فارغ از جوانب آموزشی و تجربیات علمی که شرح داده شد، مدرسه تیزهوشان، تصور و شخصیت خاصی به دانش‌آموزان خود می‌بخشد. البته همواره و در هر جایی کسانی هستند که احساس تعلق چندانی ندارند و از محیطی که در آن قرار دارند تاثیر چندانی نمی‌پذیرند اما احتمالا مواردی که ذکر می‌کنم در میان بخش بزرگی از دانش‌آموزان سمپادی یافت شود. مدرسه تیزهوشان بر مبنای تفکیک و برتری فکری بنا نهاده شده و این برتری را به دانش‌آموزان خود نیز القا می‌کند.

اما همین برتری فکری محل پرسش است: برتری فکری در چه چیز؟ احتمالا در ریاضیات و علوم پایه، در حل کردن مسائل ریاضی، موازنه کردن واکنش‌های شیمیایی و محاسبه مساحت اشکال پیچیده. اما آیا این واقعا برتری است؟ آیا باید برتری فکری را بر مبنای توان حل معادلات پیچیده جبری تعریف کنیم؟ این برتری تا چه اندازه کارایی دارد و آیا اساسا از آن آدم باهوش، یک شخصیت انسانی‌تر می‌سازد؟ فکر می‌کنم کسانی که در این مدارس تحصیل می‌کنند بر مبنای آزمون‌ها واقعا هوش بالایی دارند، اما لزوما از لحاظ فکری برتر نیستند چراکه برتری فکری یک واژه شدیدا محل مناقشه است.

در ممالک غربی، در گذشته برای این‌که دانش‌آموزان را به درستی تربیت کنند به آن‌ها ادبیات کلاسیک و زبان‌های باستانی می‌آموختند؛ مثلا به آن‌ها می‌آموختند که آثار ویرژیل و هوراس را به زبان لاتین بخوانند یا آثار هومر و ائوریپیدس را به یونانی باستان بخوانند. برتر بودن به معنای مشارکت در معارف کلاسیک و انسانی بود. تا همین چند دهه قبل، کمتر اندیشمند، ادیب و دانشمندی در اروپا یافت می‌شد که با ادبیات کلاسیک و فرهنگ و تاریخ آشنا نباشد. ظاهرا برتراند راسل، آکسفورد و کمبریج را، که مراکز آموزشی شدیدا نخبه‌گرا هستند، آخرین جزایر قرون وسطایی نامیده بود، تا حدی به این خاطر که کتاب‌ها و معارف کلاسیک همچنان در آن‌ها محل توجه است.

تا مدت‌ها، جوانان از طریق کتاب‌های بزرگ و خوب قدیمی، نحوه زیستن و انسان بودن را می‌آموختند و از این طریق نسبت به دیگران برتری می‌یافتند اما امروزه ما برتری را در توان حل معادلات جبری سخت تعریف می‌کنیم؛ دست‌کم می‌توان گفت که این معادلات بر انسانیت افراد نمی‌افزایند و نحوه زیستن را نمی‌آموزند. ما امروز درک محدودی از فرهنگ و ادبیات داریم و آن را تحت عنوان «علوم انسانی» نامیده‌ایم، یعنی مجموعه‌ای از رشته‌ها که به متخصصان و علاقه‌مندان متون قدیمی اختصاص یافته‌اند.

در دبیرستان‌ها تعدادی از دانش‌آموزان ناچارا به سمت علوم انسانی سوق داده می‌شوند، اما جالب است که برخی مدارس سمپاد (از جمله مدرسه ما در آن زمان) رشته انسانی نداشتند و تنها دو رشته ریاضی فیزیک و علوم تجربی را به دانش‌آموزان عرضه می‌کردند! در آن زمان به نظر می‌رسید که هدف سمپاد تنها تربیت مهندس‌ها و پزشک‌های بهتری است که به فنون و دانش خود مسلطند، اما اگر کسی می‌خواست نقاش، عکاس، جامعه‌شناس، شاعر یا منتقد ادبی شود، تصور می‌کنم که مدارس سمپاد جای مناسبی برای او نبود!

به هر حال دانش‌آموزان سمپادی با این تصور بزرگ می‌شوند که نسبت به بقیه احتمالا در هوش و استعداد برتر هستند، اما این برتری آن‌ها در آینده لزوما به برتری اقتصادی یا اجتماعی منجر نخواهد شد. یک سمپادی وقتی مدرسه را تمام می‌کند متوجه می‌شود که کسانی با استعداد و آموزش کمتر، به درآمد بیشتری دست یافته‌اند یا منزلت و جایگاه اجتماعی بالاتری دارند پس ممکن است فکر کند که استعداد و تربیت ویژه او نتیجه و حاصل اجتماعی چندانی ندارد و تنها بار اضافی روی دوشش است. حتی ممکن است سمپادی بودن باعث برتری در دانشگاه نیز نشود چراکه بسیاری از افرادی که در دانشگاه‌ها تحصیل می‌کنند از مدارس معمولی فارغ‌التحصیل شده‌اند و همان نمره‌هایی را کسب می‌کنند که یک سمپادی کسب می‌کند.

از سوی دیگر، دروس و امکانات متنوع سمپاد، نیاز به چالش و مشغولیت فکری را در دانش‌آموزانش نهادینه می‌کند. احتمالا مستعدترین دانش‌آموزان دوست دارند که با مسائل دشوار و چالش‌برانگیز روبرو شوند و این تمایل را در تمام عمر خود حفظ می‌کنند. گاهی اوقات تلاش آن‌ها برای یافتن مسائل چالش برانگیز با موفقیت قرین است و گاهی با شکست.

پس باید بپرسیم تربیت مناسب برای دانش‌آموزان مستعد چیست؟ چطور می‌توان کسی را در سنین نوجوانی تربیت کرد تا از استعدادهای خود بیشترین بهره را ببرد؟ تربیت نخبه‌گرایانه باید انسانی فرهیخته با افق دید وسیع پدید آورد، انسانی که می‌تواند ورای نگرش‌های عادی و جاری را ببیند؛ انسانی که با برخورداری از ذهنیت پیچیده، به دنبال موضع‌گیری و خودنمایی نیست بلکه به دنبال فهم عمیق‌تری از مسائل است. تصور می‌کنم این افق دید گسترده تنها با آموزش ریاضیات و فیزیک پیشرفته حاصل نمی‌شود. اخلاقیات و نگرش‌های انسانی جایی ورای معادلات ریاضی قرار دارند. کسی ممکن است مهندس حرفه‌ای و خوبی باشد اما از مناسبات انسانی و اجتماعی چندان سر در نیاورد.

آموزش نخبه‌گرایانه باید نحوه تفکر انتقادی را به دانش‌آموزان یاد دهد، باید توان استدلال کردن و متقاعد کردن دیگران را هم آموزش دهد. اصولا هدف آموزش نخبه‌گرایانه باید آموزش انسانی فرهیخته با شخصیت استوار و روحیه اخلاقی باشد در غیر این صورت ضررهای آموزش نامتوازن و یکسویه گریبان‌گیر محصلان و جامعه خواهد شد.

اخبار مرتبط

زمان ورود توده گرمای شدید به تهران؛ تابستانِ...
چرا قتل‌های خانوادگی رو به افزایش است؟
زمان توزیع واکسن آنفلوآنزا مشخص شد
۶ استان کشور امروز برای بارش باران آماده...
دیپلماسی محیط زیستی را جدی بگیریم
واکنش دولت پزشکیان به سخنان تازه حسن روحانی...
مدارس سمپاد یا تیزهوشان؛ تربیت مناسب برای دانش‌آموزان...
شرکت رایان دیزل پاسخگوی ما باشد
معوقات این گروه از بازنشستگان چه شد؟
مطب‌های پزشکی در مجتمع‌های مسکونی را جمع کنید

بدون نظر! اولین نفر باشید

    دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    آخرین اخبار ایران

    پرداخت ۱۳۳ همت تسهیلات به پروژه‌های نهضت ملی...
    زمان ورود توده گرمای شدید به تهران؛ تابستانِ...
    پروازهای قطر ایرویز به تهران از سر گرفته...
    نسخه جنجالی برای نجات فوتبال ایران: تعطیلش کنید!
    شلیک مجدد موشک از یمن/ فرودگاه بن گوریون...
    وحید هاشمیان خواسته جنجالی سردار را لو داد
    نقش کلیدی اصناف در توسعه صادرات غیرنفتی کشور
    پای قهرمانان غیر فوتبالی هم به پرونده طلسم...
    صحبت‌های مهم وحید هاشمیان درباره ماجرای جنجالی دورسون...
    هاشمیان با چند جمله تکلیف وحید امیری را...

    ورزشی

    زمان ورود توده گرمای شدید به تهران؛ تابستانِ واقعی به پایتخت می‌آید

    زمان ورود توده گرمای شدید به تهران؛ تابستانِ واقعی به پایتخت می‌آید

    زمان ورود توده گرمای شدید به تهران؛ تابستانِ...
    پروازهای قطر ایرویز به تهران از سر گرفته...
    نسخه جنجالی برای نجات فوتبال ایران: تعطیلش کنید!
    شلیک مجدد موشک از یمن/ فرودگاه بن گوریون...
    وحید هاشمیان خواسته جنجالی سردار را لو داد
    نقش کلیدی اصناف در توسعه صادرات غیرنفتی کشور
    پای قهرمانان غیر فوتبالی هم به پرونده طلسم...
    مجله اطلاعات نیوز

    رسانه مردمی اطلاعات نیوز تمام سعی خود را میکند تا بتواند اخبار ایران و جهان را بصورت لحظه‌ای در اختیار کاربران قرار دهد.

    دسترسی سریع

    • اینستاگرام
    • ارتباط با ما
    • درباره ما
    • 404
    • به زودی​

    مجوز ها

    تمامی حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به رسانه اطلاعات نیوز است. بازنشر مطالب صرفا با اجازه کتبی مجاز است.
    طراحی و توسعه: سلی گروپ