ایران و پاکستان؛ از ریشههای تمدنی تا همکاریهای استراتژیک
به گزارش اطلاعات نیوز، صبح شنبه، یازدهم مرداد، مسعود پزشکیان، رئیسجمهور ایران، در آغاز سفری رسمی و پرمعنا، راهی سرزمین برادر شد؛ پاکستان. نخستین گام این سفر، توقفی در مقبرهی اقبال لاهوری بود؛ شاعر...
به گزارش اطلاعات نیوز، صبح شنبه، یازدهم مرداد، مسعود پزشکیان، رئیسجمهور ایران، در آغاز سفری رسمی و پرمعنا، راهی سرزمین برادر شد؛ پاکستان. نخستین گام این سفر، توقفی در مقبرهی اقبال لاهوری بود؛ شاعر پارسیگوی و اندیشمندی که قرنهاست در قلب دو ملت جا دارد. بر مزار او، ایران به پاکستان سلامی دوباره داد؛ سلامی از جنس فرهنگ، تاریخ و ایمان مشترک.
این سفر، در میانهی طوفان تحولات منطقهای و جهانی، نه یک دیدار معمولی که نشانی از عزم مشترک برای ارتقاء روابط به سطحی راهبردی بود. تنها در کمتر از دو سال گذشته، عالیترین مقامات دو کشور چهار بار راه یکدیگر را پیمودهاند؛ رفتوآمدهایی که یادآور ریشههای عمیق دوستی و ضرورت فزایندهی همکاری در روزهای پرآشوب است.
جهان پیرامون ما، امروز صحنهی بحرانهای درهمتنیده است؛ از جنگ دوازدهروزهی تحمیلی رژیم صهیونیستی علیه ایران و خونریزی بیپایان غزه، تا نبرد کوتاه هند و پاکستان؛ از رویارویی پرتنش روسیه، اروپا و آمریکا بر سر اوکراین، تا جنگ تعرفهای ترامپ و سایهی سنگین رقابت چین و تایوان. در چنین شرایطی، پاکستان بهعنوان یکی از بزرگترین کشورهای جهان اسلام و قدرتی هستهای وزنی تعیینکننده دارد و هر موضعش پژواکی گسترده مییابد.
این سفر، فرصتی برای قدردانی از حمایتهای بیدریغ پاکستان در روزهای پرآتش جنگ دوازدهروزه بود و مجالی تا دو کشور، افقهای تازهای برای همکاری بگشایند؛ از امنیت مرزهای جنوب شرق گرفته تا همافزایی در تجارت، انرژی و سیاست منطقهای. در این راه، اتحاد تهران و اسلامآباد، نه فقط یک انتخاب سیاسی، که ضرورتی برای پاسداری از عزت و امنیت امت اسلامی است.
در همین ارتباط، گفتوگویی با محمدرضا کمیلی، کارشناس مسائل شبهقاره، انجام دادیم که مشروح آن را در ادامه میخوانید.
ایمنا: رئیسجمهور کشورمان بر «پیوند عمیق اعتقادی» میان ایران و پاکستان تأکید کرد. این پیوند در عمل چه تأثیری بر سیاست خارجی و تصمیمات استراتژیک دو کشور گذاشته و آیا امروز همچنان عامل تعیینکنندهای است؟
مردم پاکستان در اصل ساکنان تنها کشوری هستند که در طول تاریخ به نام اسلام شکل گرفته است. برخلاف بقیه کشورها که ابتدا موجود بودند و مردم آنها دین، آئین و باور خود را تغییر دادند، پاکستان بر مبنای اعتقاد به اسلام تشکیل شد. مسلمانان شبه قاره علیه استعمار انگلیس قیام کردند و کشوری به نام «پاکستان»، به معنای «سرزمین پاکان» یا کسانی که مشرک و کافر نیستند، ایجاد کردند.
این مردم با اعتقادی عمیق به اسلام، ریشههای تاریخی خود را از طریق ترویج اسلام به دست عرفا، ادیبان و دانشمندان ایرانی یافتند. نقطه اوج این ترویج در زمان حمله مغول و در سراسر شبه قاره و پاکستان کنونی بوده است. برای مثال، «میرسیدعلی همدانی» به همراه ۶۰۰ نفر به سمت کشمیر مهاجرت کرد و مناطق کشمیر و مناطقی از تاجیکستان در شمال غرب پاکستان کنونی را مسلمان ساخت.
بنابراین، همانطور که ما در ایران زبان عربی را زبان دین اسلام میدانیم، در پاکستان زبان فارسی زبان اسلام بوده است و برای همین، استعمار انگلیس که میخواست با اسلام مقابله کند، ابتدا زبان فارسی را که در آن زمان زبان رسمی شبه قاره در دربار امپراتوری گورکانیان بود، از بین برد. بر این اساس، ریشههای عمیق و پیوندهای اعتقادی اهمیت بسیار زیادی در روابط دو کشور دارد.
در پاسخ به اینکه آیا این موضوع بر سیاست خارجی تأثیر دارد، قطعاً اینگونه است. پیوندهای عمیق اعتقادی و تاریخی، به تقویت ارتباطات سیاسی و استراتژیک دو کشور کمک میکند.
مفهوم «با همی» در زبان اردو، که نشاندهنده کنار هم بودن است، در اینجا قابل درکتر میشود، زیرا این دو کشور پیوند مشترکی در گذشته دارند که به آنها اجازه میدهد فصل مشترکی در آینده روابط و ارتباطات خود ایجاد کنند. این موضوع باعث تمایز روابط آنها با کشورهایی میشود که در طول تاریخ پیوند عمیقی نداشتهاند و ارتباطاتشان تازه و بدون ریشه است. در اصل، ایران و پاکستان به دنبال این ریشههای قوی هستند که قطعاً رابطهای قدرتمند ایجاد خواهد کرد.
ایمنا: در جریان تجاوز آمریکا و رژیم صهیونیستی به خاک ایران، پاکستان موضع محکمی گرفت. این سطح از حمایت را چگونه باید تفسیر کرد؟ آیا بیشتر جنبه نمادین دارد یا میتواند در عمل به همکاریهای امنیتی واقعی تبدیل شود؟
پاکستان در حمایت از ایران در برابر تجاوز آمریکا و رژیم صهیونیستی، موضعی فراتر از نمادین داشته است. اگر حمایت صرفاً نمادین بود، پارلمان پاکستان نیازی به اعتراض و شعار دادن علنی نداشت و میتوانست سکوت کند مثل بسیاری از کشورها و همسایگان ایران که تنها اظهار نظر ظاهری داشتهاند.
بنابراین ورود فعال پاکستان در این موضوع دو بعد دارد: اول اینکه، مردم پاکستان به شدت علیه اسرائیل و حامی قوی ایران هستند. نظرسنجی واشنگتن پست نشان میدهد که مردم پاکستان، چه شیعه و چه سنی، از انقلاب اسلامی ایران حمایت زیادی میکنند. بنابراین دولت پاکستان نیز تلاش کرده خواستههای مردمی را منعکس و بروز دهد.
دوم اینکه، نگاه سیاسی در پاکستان فارغ از حزب حاکم که ممکن است تغییر کند؛ چه حزب مردم، چه حزب تحریک انصاف، چه حزب نواز و چه حزب مسلم لیگ؛ مسیر ثابتی وجود دارد که دشمنی با رژیم صهیونیستی را حفظ کرده است. برای مثال، عمران خان بارها گفته بود فشارهایی به پاکستان وارد میشود تا اسرائیل را به رسمیت بشناسد، ولی وجدان مردم پاکستان این کار را نمیپذیرد.
با وجود فشارهای اقتصادی و الزاماتی که پاکستان را گاهی به سمت همکاری یا نزدیکی با آمریکا سوق میدهد، همچنان میتوان نشانههای آشکاری از اعتقادات عمیق مذهبی و ریشهدار مردم این کشور را مشاهده کرد. مردم پاکستان همواره در حمایت از مسلمانان جهان، بهویژه در موضوع حمایت از ایران در مقابل رژیم صهیونیستی، نقش پیشگام داشتهاند. این حمایت، بسیار عمیقتر و جدیتر از آن است که صرفاً نمادین یا شعاری توصیف شود و بیانگر پیوندهای بنیادی اعتقادی و استراتژیک میان مردم پاکستان و جهان اسلام است.
ایمنا: رئیسجمهور کشورمان موضوع اتصال ایران به کریدور اقتصادی چین-پاکستان (CPEC) را مطرح کرد. به نظر شما، از نظر فنی و سیاسی چه موانع و فرصتهایی برای عملی شدن این اتصال وجود دارد؟
کریدور اقتصادی چین-پاکستان (CPEC) پروژهای بزرگ و بسیار مهم برای پاکستان و چین است. از دید چین، این کریدور دسترسی آسانتر به منطقه جنوب آسیا و بنادر نزدیک به کشورهای نفتخیز حوزه خلیج فارس را فراهم میکند. مسیر حمل و نقل محمولههای عظیم نفت به چین حدود ۷۰۰۰ کیلومتر کوتاهتر میشود و از رصد آمریکا در اقیانوس هند تقریباً محفوظ میماند، بنابراین از اهمیت استراتژیک بالایی برخوردار است.
برای پاکستان نیز این پروژه فرصت جذب سرمایه، ایجاد اشتغال و ارتقای سطح امنیت را به همراه داشته است. ایران نیز به دلیل دسترسی به کشورهای مختلف غرب خود، برای چین اهمیت دارد. ارتباط چین با ایران، ترکیه، آذربایجان، ارمنستان و عراق از نظر راهبردی بسیار مهم است و توسعه CPEC به سوی شرق ایران، با استفاده از بنادر چابهار و سایر بنادر، اولویت دارد.
برای ایران، این همکاریها مشابه پاکستان فرصتهایی چون اشتغالزایی، جذب سرمایه کلان و ارتقای امنیت ایجاد میکند. همچنین تقویت ارتباطات راهبردی بین ایران و پاکستان منجر به یافتن دوستان و کاهش مشکلات مرزی مشترک خواهد شد و ابعاد کار را برای دشمنان سختتر خواهد کرد. از سوی دیگر، ارتباط زمینی ایران با چین از طریق پاکستان اهمیت خاصی دارد و دسترسیهای سرزمینی را حتی برای خود پاکستان نیز افزایش میدهد.
روی هم رفته، ورود ایران به کریدور اقتصادی چین-پاکستان (CPEC) در صورتی که منافع ملی ایران به طور کامل در نظر گرفته شود، میتواند اقدام مثبتی باشد. همانطور که چین در تعاملات خود با پاکستان، جزایر و بندرگاههایی را برای حدود ۵۰ سال در اختیار گرفته، ایران هم باید با دقت و ملاحظات لازم، در قبال تعهداتی که در چنین قراردادهایی وجود دارد، منافع و دستاوردهای و سودهای احتمالی را بررسی کرده و منافع ملی خود را در اولویت قرار دهد. در صورت رعایت این ملاحظات، پیوستن ایران به CPEC میتواند گامی رو به جلو و فرصتساز باشد.
ایمنا: ایران و پاکستان هدفگذاری ۱۰ میلیارد دلاری برای تجارت دارند. چه زیرساختها و توافقاتی باید ایجاد شود تا این هدف محقق گردد و آیا وضعیت فعلی مرزهای دو کشور این ظرفیت را پشتیبانی میکند؟
متأسفانه علیرغم همسایگی ایران و پاکستان و داشتن حدود ۹۰۴ کیلومتر مرز مشترک و مرزهای دریایی و هوایی، سیاستگذاریهای اقتصادی در حداقل چند دهه اخیر مناسب نبوده است. اقتصاد دو کشور که جمعیتی نزدیک به ۳۵۰ میلیون نفر دارند، مکمل یکدیگر است؛ پاکستان اقتصاد کشاورزی دارد و ایران به محصولات کشاورزی پاکستان مانند انبه، موز، برنج، پنبه و کنجد نیازمند است، و پاکستان به گاز، محصولات پتروشیمی، صنایع شیمیایی، پلیاتیلنها و حلالهای ایران احتیاج دارد.
اما مشکلات عمدهای در زیرساختها وجود دارد. خط ریلی بین دو کشور ضعیف است و جادههای مرزی نیز استاندارد لازم را ندارند. با وجود افتتاح گذرگاههایی در دوران شهید رئیسی، اما روند صادرات هنوز بسیار کند است؛ به عنوان مثال حمل بار از بندرعباس به «ریمدان پاکستان» حدود ۱۴ روز طول میکشد که کاملاً غیرمنطقی است. این تأخیر موجب میشود که تاجران و رانندگان کامیون ایرانی و پاکستانی صرفه اقتصادی برای حمل کالا نداشته باشند و در نتیجه مبادلات اقتصادی کمرنگ شود.
علاوه بر این، مسائل گمرکی و اداری و نیز تعطیلی یا کاهش فعالیت گذرگاهها در ایام خاص مانند اربعین، مشکلات دیگری است که مانع توسعه تجارت میشود. مرز حرکت زائران باید از مسیر عبور کالاها جدا باشد تا تردد تجاری متوقف نشود. در حقیقت، تحقق هدفگذاری صادرات ۱۰ میلیارد دلاری نیازمند اصلاح قوانین، تسهیل گمرکات و بهبود زیرساختهای مرزی و حملونقل است.
اگر واقعاً قرار است به هدفگذاری ۱۰ میلیارد دلاری برسیم که در سالهای گذشته از ۱.۵ میلیارد شروع شده و رفتهرفته به ۲ و سپس ۲.۵ میلیارد رسیده است، برای تحقق این هدف باید قوانین بهتر و تسهیل شوند. برخی گمرکها که گاهی حالت انتقامگیری از یکدیگر دارند، باید کمتر شوند تا تاجر تشویق شود و بتواند در این زمینه سرمایهگذاری داشته باشد.
ایمنا: چالشهای امنیتی مشترک در مرزهای ایران و پاکستان، بهویژه در مناطق بلوچستان، چگونه میتواند با همکاریهای دوجانبه کاهش یابد؟ و چه خطراتی وجود دارد که این همکاری را تضعیف کند؟
رهبر معظم انقلاب فرمودهاند «روابط ایران و پاکستان باید بر خلاف میل دشمنان، تقویت شود». دشمنان قصد دارند از چالشهای امنیتی در منطقه بلوچستان بهرهبرداری کنند؛ در این منطقه گروههایی در هر دو کشور فعالیت دارند که به دنبال استقلال و تجزیه بلوچستان هستند و این امر تهدیدی برای امنیت ایران و پاکستان به شمار میرود. این گروههای تجزیهطلب جدای از اینکه ممکن است، اهداف مذهبی را هدف قرار بدهند، به امنیت دو کشور آسیب میزنند و ضرورت دارد عملیاتهای مشترکی برای امنتر کردن بلوچستان طراحی شود.
همچنین توسعه ترددها و سیاستهای اقتصادی مشترک نیز به افزایش امنیت کمک میکند. مثلاً «بندر گوادر» در پاکستان بهعنوان نقطه پایان کریدور اقتصادی چین و پاکستان(CPEC)، به دلیل سرمایهگذاری هنگفت دولت پاکستان از امنیت نسبی برخوردار است و توسعه مراودات اقتصادی میتواند خود موجب امنیت پایدار در این مناطق شود. همچنین تردد زائران در مرز تفتان (نزدیک زاهدان) در مسیری ۷۰۰ کیلومتری تا کویته با اسکورت دولت پاکستان انجام میشود که نشاندهنده ایجاد امنیت به واسطه همین رفتوآمدها است.
به هر روی، دو کشور نیازمند سیاستگذاریهای مشترک، برگزاری جلسات منظم و همکاری مستمر برای مقابله با تهدیدات امنیتی و بهبود وضعیت اقتصادی و امنیتی منطقه هستند.
ایمنا: رئیسجمهور بر تلاش دشمن برای اختلافافکنی میان کشورهای اسلامی تأکید کرد. نقش پاکستان در جلوگیری یا تشدید این روند را چگونه ارزیابی میکنید، بهخصوص در پرتو روابط این کشور با عربستان و آمریکا؟
اگر واقعبینانه و فراتر از نگاه ملیگرایانه به موضوع بنگریم، پاکستان دغدغههایی دارد. برای مثال، حضور هند در مرز چابهار و بندرگاه چابهار همیشه برای پاکستان سوالبرانگیز و نگرانکننده بوده است. رسانههای پاکستانی بارها به این موضوع اعتراض کردهاند، بهخصوص پس از بازداشت جاسوسهای هندی که منطقه بلوچستان پاکستان را برای جاسوسی هدف گرفتهاند، مانند پرونده «کلبهوشن یادیو» که اکنون در پاکستان زندانی است. این مسائل به طور طبیعی به روابط دو کشور آسیب میزند.
از سوی دیگر، روابط پاکستان با عربستان و آمریکا نیز قابل توجه است؛ پاکستان به دلیل مشکلات اقتصادی و امنیتی خود در تلاش است دشمن جدیدی ایجاد نکند. نمونهای از این رویکرد، عدم تمایل پاکستان به اعزام نیرو به جنگ یمن علیرغم فشار شدید عربستان است و پارلمان پاکستان نیز این موضع را حمایت کرده است. این نشان میدهد پاکستان منافع ایران را در نظر دارد و حاضر نیست علیه آنها اقدام کند.
از سوی دیگر، روابط پاکستان با عربستان و آمریکا نیز قابل توجه است؛ پاکستان به دلیل مشکلات اقتصادی و امنیتی خود در تلاش است دشمن جدیدی ایجاد نکند. نمونهای از این رویکرد، عدم تمایل پاکستان به اعزام نیرو به جنگ یمن علیرغم فشار شدید عربستان است و پارلمان پاکستان نیز این موضع را حمایت کرده است. این نشان میدهد پاکستان منافع ایران را در نظر دارد و حاضر نیست علیه آنها اقدام کند.
پاکستان خود مشکلات اقتصادی و امنیتی دارد و به دنبال ایجاد دشمن جدید نیست. این موضوع در جنگ ۱۲ روزه نیز دیده شد؛ پاکستان از ایران حمایت کرد اما در عین حال با آمریکا نیز روابطی داشت. به عنوان مثال، پاکستان دونالد ترامپ را نامزد جایزه صلح نوبل کرد و نشان شجاعت را به فرمانده واحد سنتکام آمریکا اهدا نمود که نشاندهنده نیاز پاکستان به مراودات با آمریکا است. البته نمیتوان انتظار داشت این روابط ناگهان قطع شود، اما میتوان به توافق رسید که علیه منافع طرف مقابل اقدامی نشود.
نمونهای از این رویکرد، ماجرای جنگ یمن است؛ عربستان فشار زیادی به پاکستان آورد تا نیرو به آنجا اعزام کند، ولی پاکستان و پارلمانش این درخواست را رد کردند. علیرغم توهینهای «عادل الجبیر» نماینده عربستان، پاکستان اعلام کرد علیه منافع ایران اقدامی نخواهد کرد و حاضر به اعزام نیرو به عربستان نیست.
در این چارچوب، سران سیاسی دو کشور باید منافع همسایه را مد نظر داشته باشند و با ارتباط مثبت و مستمر، همراهی رسانههای دو کشور برای انتشار اخبار مثبت به جای منفی، و تسهیل تردد زائران، امکان بهبود روابط فراهم شود. همچنین، روابط ایران با هند، پاکستان و عربستان نباید به گونهای باشد که به ارتباط بین دو کشور آسیب بزند؛ این امر اهمیت زیادی دارد و باید با همکاری و تدبیر حفظ شود.