از اشغال کامل تا طرح دودولتی؛ صهیونیستها چطور فلسطین را بلعیدند؟
مسعود براتی در گفتوگو با خبرنگار ایمنا اظهار کرد: بهطور سنتی، اتحادیه اروپا و کشورهای اروپایی که متحد اسرائیل و ایالات متحده به شمار میروند، از دهه ۱۹۹۰ به بعد حامی ایدهی صلح و راهکار دودولتی...
مسعود براتی در گفتوگو با خبرنگار ایمنا اظهار کرد: بهطور سنتی، اتحادیه اروپا و کشورهای اروپایی که متحد اسرائیل و ایالات متحده به شمار میروند، از دهه ۱۹۹۰ به بعد حامی ایدهی صلح و راهکار دودولتی میان اسرائیل و فلسطین بودهاند. منظور از این راهکار، تشکیل یک دولت مستقل فلسطینی در کنار اسرائیل، در مرزهای سال ۱۹۶۷ است.
وی افزود: در طول این سالها مذاکرات مختلفی صورت گرفته که توافقات اسلو ۱ و ۲ از جمله نتایج آن است. در توافق اسلو، طرف فلسطینی موجودیت اسرائیل را به رسمیت شناخت و در مقابل، مشروعیت یافت تا نماینده ملت فلسطین باشد. به دنبال آن، تشکیلات خودگردان فلسطین تشکیل شد و بخشی از مناطق رامالله و کرانه باختری را در اختیار گرفت. قرار بود این تشکیلات به عنوان دولت موقت عمل کند و در مراحل بعدی مذاکرات، بهسمت استقلال کامل برود. البته، قرار بود این دولت تحت محدودیتهایی مانند کنترل حریم هوایی از سوی اسرائیل و غیرنظامیبودن باقی بماند.
این کارشناس مسائل بین الملل تصریح کرد: با این حال، در عمل چنین روندی طی نشد و راهحل تشکیل دولت مستقل شکل نگرفت. آخرین مذاکرات جدی میان تشکیلات خودگردان و اسرائیل به سال ۲۰۱۴ بازمیگردد که بینتیجه ماند و طی ده سال گذشته، مذاکرهای انجام نشده است. در این مدت، اشغالگری اسرائیل افزایش یافته و شهرکهای بیشتری در کرانه باختری تصرف شدهاند.
براتی خاطرنشان کرد: امروز از راهحل دودولتی فاصله گرفتهایم و این عمدتاً ناشی از اقدامات اسرائیل در کرانه باختری است. حتی در پارلمان اسرائیل، بهصورت نمادین پیشنهادهایی برای الحاق کرانه باختری به سرزمینهای اسرائیلی مطرح شده که اساس توافقات اسلو را زیر سوال میبرد. در چنین شرایطی، اساساً موجودیت دولت محمود عباس نیز زیر سوال میرود.
وی ادامه داد: از سوی دیگر، شرایط در نوار غزه بسیار وخیم است. اسرائیل از گرسنگی به عنوان یک ابزار فشار استفاده میکند تا مقاومت فلسطین، بهویژه حماس، را تضعیف کرده و میان مردم و نیروهای مقاومت فاصله بیندازد. در چنین فضایی بود که حمایتهایی از سوی برخی کشورها آغاز شد و بریتانیا، پرتغال و کانادا نیز مواضعی در این زمینه اتخاذ کردند. قرار است در سپتامبر، برخی از این حمایتها به رسمیت برسد.
این کارشناس مسائل بین الملل عنوان کرد: چنین موضعگیریهایی ریشه در سنت کشورهای غربی دارد که از گذشته به دنبال راهحلی مانند دولتسازی فلسطینی بودهاند. البته اگر از ایرادهای راهحل دودولتی و سازشطلبی صرفنظر کنیم، باید بپذیریم که اسرائیل چنین چشماندازی را نمیپذیرد. کابینه نتانیاهو متشکل از جناح راست افراطی است که حتی با آتشبس در غزه نیز مخالف است، چه برسد به واگذاری امتیازات سرزمینی به فلسطینیها که از نظر آنها کاملاً غیرقابل تصور است.
براتی اضافه کرد: مواضع این کشورها معمولاً در حد حرف باقی میماند و در سطح عملیاتی پیش نمیرود. حتی اگر اقدامی علیه اسرائیل انجام دهند، بسیار ملایم و نمادین است. البته نفس این اقدامات مثبت است و هر نوع تلاش برای احیای آرمان فلسطین ارزشمند است، اما میزان تأثیرگذاری آن جای سوال دارد. مثل این روزها که فقط در حد حرف باقی مانده؛ آیا واقعاً میتوانند در برابر مداخلات اسرائیل بایستند؟
وی در پایان گفت: پاسخ به این سوال مشخص نیست. تا کنون، چشمانداز روشنی مبنی بر اینکه کشورهای غربی بتوانند تأثیر جدی بر روند فلسطین بگذارند، وجود نداشته است. تنها کشوری که میتواند اثرگذاری واقعی داشته باشد، ایالات متحده است. با این حال، در دولت ترامپ چنین انتظاری بیمعنا بود؛ او حتی اعلام کرد اگر کشوری فلسطین را به رسمیت بشناسد، آمریکا قراردادهای تجاریاش را با آن کشور لغو خواهد کرد. بنابراین، کشوری که قدرت مداخله دارد، نهتنها همراه نیست، بلکه در جبهه مقابل قرار دارد و این مسئله از وزن، اثرگذاری و نتیجهمندی اقدامات دیگر کشورها میکاهد.