اروپا و صلحِ نمایشی – ایمنا
به گزارش اطلاعات نیوز، در هفتههای اخیر، ناگهان موجی از بیانیهها و نطقهای ظاهرالصلاح از پایتختهای غربی به راه افتاده؛ گویی ژستهای بشردوستانه مکرون و استارمر میتوانند خون هزاران کودک غزه را پاک...
به گزارش اطلاعات نیوز، در هفتههای اخیر، ناگهان موجی از بیانیهها و نطقهای ظاهرالصلاح از پایتختهای غربی به راه افتاده؛ گویی ژستهای بشردوستانه مکرون و استارمر میتوانند خون هزاران کودک غزه را پاک کنند.
رئیسجمهور فرانسه از «بهرسمیت شناختن دولت فلسطین» میگوید، و نخستوزیر انگلیس، در یک شوی سیاسی تمامعیار، از «وضعیت اسفناک غزه» ابراز نگرانی میکند. حتی بیش از ۶۰ نماینده پارلمان اروپا، ناگهان «دلنگران» مردم محاصرهشدهای میشوند که سالهاست غرب بر زخمهایشان نمک میپاشد.
اما این نطقهای پرطمطراق، بیش از آنکه نشانه تغییری در سیاستهای استعماری غرب باشد، تلاشی مذبوحانه برای تطهیر دستان آغشته به خونشان است. همان فرانسهای که هنوز بوی باروت فروش تسلیحاتش به تلآویو از قراردادهای نظامیاش بلند است؛ همان انگلیسی که مادر پروژه شوم اسرائیل بود و است؛ حالا میخواهند نقش ناجی را بازی کنند؟
غرب، درحالیکه بیوقفه ماشین کشتار صهیونیستی را تغذیه کرده و میکند، امروز با چند برگ بیانیه و ادای دلسوزی، میکوشد از مسئولیتش در فاجعه قرن در غزه شانه خالی کند. اینها نه صدای حق که پژواک دروغهایی است برای انحراف افکار عمومی، تسکین وجدانهای مردهشان و فریب ملتهایی که هنوز به «حقوق بشر غربی» دل بستهاند.
نمایش اعتدال در حالیکه جنایت ادامه دارد
در بحبوحه ویرانی غزه و فریادهای خاموش زیر آوار، پاریس و لندن در نقش بازیگران نمایش صلح، قدم به صحنه گذاشتهاند. امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه، با لبخندی دیپلماتیک و دستانی پشتپرده در خون، وعده داده که «دولت فلسطین» را در مجمع عمومی ۲۰۲۵ به رسمیت خواهد شناخت؛ اقدامی که نه از سر عدالت، بلکه تلاشی دیرهنگام برای ترمیم چهره زخمی فرانسه در افکار عمومی جهان است.
از سوی دیگر، نخستوزیر جدید بریتانیا، کییر استارمر، در بیانیهای مشترک با رهبران فرانسه و آلمان، از «گرسنگی بیسابقه» در غزه ابراز نگرانی کرده، درحالیکه انگلستان همچنان یکی از اصلیترین صادرکنندگان قطعات نظامی به ارتش اسرائیل است. نمایندگان پارلمان بریتانیا نیز که سالها در برابر جنایات اسرائیل سکوت کرده بودند، اکنون در یک موج تبلیغاتی خواستار توقف صادرات تسلیحات شدهاند. اما آیا این همه چیزی بیش از یک شوی رسانهای برای فریب وجدانهای خوابزده جهانیست؟
در بروکسل نیز، بیش از ۶۰ نماینده پارلمان اروپا، نامهنگاری کردند؛ از تحریمهای اقتصادی تا ممنوعیت تجارت با شهرکهای صهیونیستی. اما همه این پیشنهادها پشت درهای بسته دفن شد؛ جایی که منافع اقتصادی، وفادارتر از ارزشهای حقوق بشرند.
دموکراسیهای اسلحهساز؛ حامیان جنایتکاران
در حالیکه نطقهای بشردوستانه در اروپا رژه میروند، ماشین جنگی رژیم صهیونیستی با سوخت غربیها بیوقفه میتازد. آمریکا، همان پلیس جهانی خودخوانده، با افتخار میلیاردها دلار تسلیحات پیشرفته از جمله اف -۳۵ و بمبهای هوشمند را روانه تلآویو میکند؛ بمبهایی که دقیقترین هدفشان، مدارس، بیمارستانها و نانواییهای غزه است. این همان آمریکاییست که هنوز هم به صراحت میگوید: «اسرائیل حق دفاع دارد»؛ حتی اگر این دفاع، قتلعام کودکان باشد.
اتحادیه اروپا نیز همچنان به توافقنامه تجاری با اسرائیل وفادار مانده، و نهتنها تحریمی علیه رژیم کودککش وضع نکرده، بلکه امتیازاتی در حوزههای علمی، اقتصادی و فرهنگی به آن اعطا کرده است. این امتیازات، همان ریسمانیست که دست صهیونیسم را در کشتار گستاختر کرده و اروپا را از شریک خاموش، به شریک مستقیم در جنایت تبدیل ساخته است.
در این میان، مراکز توزیع کمکهای انسانی نیز از تیر رس نجات بیرون نماندهاند. گزارشهای موثق سازمان ملل نشان میدهد بنیادهای خیریه تحت حمایت غرب و اسرائیل، به تلههای مرگ برای آوارگان تبدیل شدهاند؛ و جهان، فقط نظارهگر است. حتی آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل، با زبان دیپلماتیک خود از «شوک» و «نگرانی» سخن میگوید؛ اما فریاد کودکان غزه، به گوش شوراهای بیخاصیت نمیرسد.
حمایت یا فریب؟
حسین آجرلو، کارشناس مسائل فلسطین، در گفتوگو با خبرنگار ایمنا اظهار کرد: دولت فرانسه رسماً اعلام کرده که کشور فلسطین را به رسمیت خواهد شناخت. با توجه به حمایت برخی دیگر از کشورها از جمله کانادا و انگلستان، قرار است در ماه سپتامبر نشستی در سازمان ملل برگزار شود تا مواضع این کشورها در این زمینه اعلام گردد. البته، ایالات متحده آمریکا و رژیم صهیونیستی، این اقدام را بهصراحت رد کردهاند.
وی افزود: نمیتوان بهراحتی نتیجه گرفت که ورود این کشورها به مسئله فلسطین، صرفاً یک عملیات فریب است؛ زیرا بسیاری از این دولتها، چه اروپایی و چه مسلمان، بر اساس توافقی چهارجانبه که پیشتر درباره فلسطین مطرح شده بود، بهدنبال اجرای طرح «دو دولت» هستند. هدف اصلی آنها پایان دادن به اختلافات میان فلسطینیها و رژیم صهیونیستی است، آنهم از طریق تشکیل یک دولت فلسطینی پاسخگو و رسمی.
آجرلو تصریح کرد: با این حال، باید توجه داشت که این روند، پیش از آنکه به نفع فلسطینیان باشد، عملاً بیشتر به سود رژیم صهیونیستی تمام میشود. گروههایی مانند جهاد اسلامی، همچنان بر شعار تاریخی «از بحر تا نهر» تأکید دارند، به این معنا که کل سرزمین تاریخی فلسطین را مطالبه میکنند؛ در حالی که کشورهای اروپایی تنها خواستار بازگشت به مرزهای ۱۹۶۷ هستند. از دیدگاه این کشورها، تداوم بیثباتی در منطقه غرب آسیا، میتواند آثار منفیاش را بهطور مستقیم به اروپا و کشورهای پیرامونی نیز منتقل کند؛ بهویژه در شرایطی که حملاتی علیه سوریه، ایران و سایر کشورها در جریان است و احتمال شعلهور شدن بحرانهای گستردهتری وجود دارد.
وی خاطرنشان کرد: رژیم صهیونیستی نیز بهدلیل منافع امنیتی و ژئوپلیتیکی خود، بهدنبال پایان دادن به این بحران است؛ اما راهحل پیشنهادیاش، ایجاد کشوری فلسطینی است که عملاً تحت کنترل تلآویو اداره شود. این رژیم میگوید باید به بحران پایان داد، اما به باور من، تا زمانی که موجودیت رژیم صهیونیستی پابرجاست، بحران هم ادامه خواهد داشت؛ چرا که این رژیم، ذاتاً یک بازیگر اشغالگر است.
آجرلو ادامه داد: نکته مهم دیگر این است که رژیم صهیونیستی، به بهانه مبارزه با حماس، حتی به کرانه باختری نیز حمله میکند و این اقدامات، عملاً طرح دودولتی اروپاییها را زیر سوال میبرد. به نظر میرسد اروپاییها با به رسمیت شناختن کشور فلسطین، میکوشند طرح دودولتی خود را بهپیش ببرند؛ طرحی که در عمل، چیزی جز تضعیف مقاومت و خلعسلاح آن نیست، تا نهایتاً بتوانند راهحل مورد نظر خود را بدون مزاحمت پیاده کنند.
وی اضافه کرد: اینکه آیا این اقدامات را میتوان «عملیات فریب» دانست یا نه، بستگی به تحولات آتی دارد. بسیار محتمل است که در آینده، گروههایی مانند حماس، بهعنوان گروههایی غیرقانونی و خارج از ساختار رسمی معرفی شوند؛ اتفاقی که رژیم صهیونیستی بیتردید از آن استقبال خواهد کرد.
این کارشناس در پایان گفت: همین رفتار دوگانهی غرب، امروز کاملاً آشکار شده است: از یکسو ادعای حمایت از تشکیل دولت فلسطینی دارند و از سوی دیگر، به رژیم صهیونیستی سلاحهایی میفروشند که مستقیماً در نسلکشی مردم غزه استفاده میشود. اقدامات اسرائیل اکنون از تمام خطوط قرمز گذشته و حتی استانداردهای اروپایی را نیز تحتالشعاع قرار داده است.
وی با اشاره به عوامل داخلی نیز افزود: در فرانسه، اتخاذ چنین مواضعی بیش از آنکه از حس عدالتخواهی ناشی شود، تحت فشارهای سیاسی و انتخاباتی داخلی صورت گرفته و واکنشی به خشم عمومی از نسلکشی غزه است.
آجرلو هشدار داد: تداوم بحران در فلسطین میتواند منجر به درگیریهای جدید با کشورهای عربی، سوریه، ایران و یمن شود، و یک موج مهاجرتی عظیم را بهسمت اروپا روانه کند. بنابراین، طرح دودولتی، نهتنها تضمینی برای تأمین حقوق ملت فلسطین نیست، بلکه میتواند خود منشأ بحرانهای جدید باشد.
وی در پایان تأکید کرد: بهترین و اصولیترین راهکار همان است که جمهوری اسلامی ایران پیشنهاد داده است؛ یعنی برگزاری یک فرآیند دموکراتیک، شفاف و بینالمللی برای همهپرسی در سرزمین فلسطین، با مشارکت تمامی ساکنان اصیل آن، تا خود مردم درباره سرنوشت سرزمین مادریشان تصمیم بگیرند.
آینده را مردم فلسطین رقم خواهند زد، نه بیانیههای غربی
به گزارش ایمنا، در پایان، آنچه این روزها از دهان سیاستمداران غربی بیرون میآید، بیش از آنکه نشانهی بیداری وجدان باشد، فریادی از ترس است؛ ترس از پیامدهای جنایتی که با دستان خود رقم زدند. طرح «دو دولت» با ظاهر صلحطلبانهاش، تلاشیست برای خلع سلاح مقاومت، دفن آرمان بازگشت و بهرسمیت شناختن رژیم اشغالگر، نه تحقق عدالت.
دیگر نه به رسمیت شناختن دیرهنگام یک دولت نیمبند در سرزمینی اشغالشده، و نه وعدههای مشروط امثال مکرون، نمیتواند حق تاریخی فلسطین را کمرنگ کند. اروپا و آمریکا تا زمانی که به فروش تسلیحات مرگبار به رژیم صهیونیستی ادامه میدهند، در صف جنایتکاران میمانند؛ چه بیانیه بنویسند، چه اشک تمساح بریزند.
مسئله فلسطین، با چانهزنی در بروکسل و پاریس حل نمیشود. سرنوشت این سرزمین، نه در اتاقهای کنفرانس، که در صبر و ایستادگی ملتی رقم میخورد که هفتاد سال است زیر آوار تحریم، محاصره و بمباران، همچنان ایستادهاند. راهحل واقعی، همان است که جمهوری اسلامی ایران بارها گفته، همهپرسی با حضور همه ساکنان اصیل فلسطین، تا آن روز، فریادهای مردم غزه، چراغ حقیقت خواهد بود و تاریخ، نه جنایتکاران را میبخشد، نه آنانی که در برابر جنایت، فقط نظاره کردند را فراموش میکند.