مزد سازش – ایمنا
به گزارش اطلاعات نیوز، در روزهایی که هنوز گرد و خاک درگیریهای خونین در سویدا فرو ننشسته و خیابانهای دمشق صدای انفجارهای تازه را در خود میپیچند، پرده از سناریویی برداشته شده که سالهاست در پشت...
به گزارش اطلاعات نیوز، در روزهایی که هنوز گرد و خاک درگیریهای خونین در سویدا فرو ننشسته و خیابانهای دمشق صدای انفجارهای تازه را در خود میپیچند، پرده از سناریویی برداشته شده که سالهاست در پشت نقشههای خاکخورده صهیونیستها جا خوش کرده بود: سوریهای بدون ستون فقرات. حالا با روی کار آمدن گروهی که خود را «دولت موقت» مینامد و از تلآویو چراغ سبز گرفته، نقشههای قدیمی صهیونیستها رنگ تحقق گرفتهاند؛ البته نه با جنگ مستقیم، بلکه با واگذاری خاک به دست خودیها.
جولانی، قربانیِ خیالپردازی خودساخته
ابومحمد جولانی، رهبر گروه تروریستی تحریرالشام، که حالا سودای ریاست دمشق در سر دارد، در هفتههای اخیر نه با زبان اسلحه، بلکه با لبخند دیپلماتیک به دنبال جلب رضایت اربابان جدیدش بود. او گمان میکرد میتوان با پاککردن حافظه ژئوپلیتیک تلآویو، چهرهای تازه از خود به نمایش گذاشت؛ چهرهای که دیگر خبری از تفکرات اخوانی در آن نیست، بلکه بر مدار همراهی با صهیونیسم و نفی محور مقاومت میچرخد. اما این رویای گرم، خیلی زود زیر بمباران جنگندههای اسرائیلی یخ زد.
چه کسی تصور میکرد پاداش تسلیم، باران موشک باشد؟ ظهر چهارشنبه، جهان عرب در بهت فرو رفت. شبکههای خبری، پخش زنده از هدف قرار گرفتن ساختمان ستادکل ارتش سوریه در قلب دمشق را مخابره کردند؛ همان قلبی که قرار بود جولانی آن را امن و آرام برای شرکای جدید خود کند. اما واقعیت تلخ این بود که تلآویو، حتی نیازی به هماهنگی با حاکمان جدید دمشق ندید. پیام ساده بود: «ما برای اهدافمان، نیازی به بازیگران دستچندم نداریم.»
دروزیها؛ سوخت نقشههای سوخته
در بحبوحه شورش دروزیها در جنوب سوریه، ارتش اسرائیل به ظاهر در قامت نجاتدهنده ظاهر شد، اما انگیزههای پشت این «دلسوزی امنیتی» بهمراتب پیچیدهتر است. از منظر صهیونیستها، دروزیها تنها ابزاری هستند برای پارهپاره کردن نقشه سیاسی سوریه. حمایت رسانهای و تسلیحاتی گسترده، عملیات مشترک و هماهنگی همزمان زمینی و هوایی، همگی نشانههایی هستند از طرحی که نه برای مردم سویدا، بلکه برای تجزیه کشور طراحی شده است.
دروازههای تجزیه باز شدهاند؟
پیشروی ارتش اسرائیل در سوریه نه با چکمههای سربازان، بلکه با بمباران مواضع دولتی و تضعیف ساختار قدرت در دمشق پی گرفته میشود. حالا که جولانی همه چیز را برای معامله روی میز گذاشت از انبارهای تسلیحاتی گرفته تا مواضع مقاومت فلسطینی در سوریه صهیونیستها بدون درنگ، بخشهای کلیدی پایتخت را هدف گرفتند. از حمله به ستادکل ارتش تا شلیک هشدار در نزدیکی کاخ ریاست جمهوری، پیام مشخص بود: دمشق دیگر پایتخت تصمیمگیر نیست، بلکه مرکز پادویی برای تلآویو شده است.
صهیونیستها هیچگاه به شریک اعتماد نمیکنند. این اصلی است که جولانی و مشاورانش دیر فهمیدند. آنچه در روزهای گذشته رخ داد، نه صرفاً یک تجاوز نظامی، بلکه آزمون وفاداری بود که رژیم جولانی در همان ساعات اول شکست خورد. ارتش اسرائیل نشان داد که حتی نیازی به حضور چهرههای خوشخدمت نیز ندارد؛ کافیست منطقه بیثبات باشد و شعلههای اختلاف قومی و مذهبی روشنتر شوند. باقی مسیر را رسانههای عبری، پهپادهای مسلح و چند مصاحبه تحریکآمیز کامل خواهند کرد.
ویرانی، میراث سادهلوحی سیاسی
اخراج گروههای مقاومت، بازداشت نیروهای مبارز، و تلاش برای پیوستن به توافقهای سازش، نهتنها مانع حملات نشد، بلکه سبب شد سوریه در غفلت، زیر شدیدترین حملات سالهای اخیر قرار گیرد. سقوط ۳۵۰ سرباز در یک روز، تخریب انبارهای راهبردی، و فروپاشی ساختار فرماندهی نظامی، فقط بخشی از هزینههای اعتماد به دشمنی است که همیشه «بیشتر» میخواهد.
پایان خوشخیالی، آغاز زوال
شاید اکنون، پس از شکستن خطوط قرمز امنیتی دمشق و پیشروی جداییطلبان در جنوب، جولانی و اطرافیانش به فکر بازخوانی تاریخ افتاده باشند؛ تاریخی که بارها ثابت کرده صهیونیستها، برای پیشبرد اهدافشان، حتی متحدان امروز را نیز در آتش فردا میسوزانند. حالا که ۷۵ درصد شهر سویدا در کنترل نیروهای تحت فرمان جولانی است، و همزمان حملات هوایی اسرائیل هرگونه انسجام را نشانه رفتهاند، باید پرسید: دولت بدون ارتش، پایتخت بدون اقتدار، و حکومت بدون استقلال چه معنایی جز فروپاشی دارد؟